من درخواست اعاده شرف دارم!/ اعاده حیثیت چیست؟
تاریخ انتشار: ۱۳ آبان ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۰۲۲۶۲۸
فائزه مجردیان خبرنگار تحریریه جوان قدس: یکی از باور های اشتباهی که در جامعه وجود دارد این است که " اگه من شکایت کنم و ثابت نشه، طرف نره از من شکایت کنه"
به عبارتی افراد گمان میکنند، اگر از کسی شکایت کنند و ثابت نشود، شخص میتواند علیه آن ها اعاده حیثیت کند و محکوم شوند. بنابراین در بسیاری از مواقع از شکایت خود صرف نظر میکنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وقتی شما از کسی شکایت میکنید، ممکن است در اثر این شکایت، به آبروی شخص لطمه وارد و جایگاه اجتماعی اش دچار تزلزل شود. در صورتی که پس از طی روند قانونی مشخص شود که شخص مورد اتهام، بی گناه بوده و جرمی انجام نداده، میتواند علیه شما تحت عنوان اعاده حیثیت شکایت کند.
اعاده حیثیت شرایط خاص خودش را دارد و در همه جرائم امکان پذیر نیست. به طور مثال شما علیه شخصی شکایتی طرح میکنید. اگر در جریان شکایت به شخص، اتهام ناروا یا افترا به قصد ضرر زدن وارد کرده باشید و نتوانید ادعای خود را ثابت کنید، شخص میتواند علیه شما اعاده حیثیت کند. البته اتهام یا افترای وارده باید به گونه ای باشد که نام خوش شخص را لکه دار و باعث هتک حیثیت و آبروی وی شود. مادامی که در شکایت شما، ضرری به شخص نرسیده و موجب بدنامی و لکه دار شدن آبروی وی نشده، نمیتواند علیه شما اعاده حیثیت کند.
پس در شکایتی که طرح میکنید مراقب باشید چه چیزی را نسبت میدهید و آیا میتوانید آن را اثبات کنید یا خیر؟
یکی از مواردی که باعث از بین رفتن آبروی فرد میشود، نسبت دادن افترا به شخص است. افترا در لغت به معنای دروغ، بهتان و در حقوق یعنی جرمی را به صورت صحیح و مشخص به یک شخص معین نسبت بدهیم، بدون آنکه نزد مراجع قضایی ثابت شود.
علاوه بر آن نشر اکاذیب از طریق اوراق چاپی یا خطی یا به وسیله درج در روزنامه یا سخنرانی در مجامع و غیره، اگر باعث هتک حیثیت فرد شود، میتواند مشمول اعاده حیثیت قرار بگیرد.
البته اینکه شما در زمان طرح شکایت، دارای سوء نیت باشید یا نباشید، در طرح اعاده حیثیت علیه شما بسیار موثر است و تشخیص این امر با شخص قاضی است.
مهلت اعاده حیثیتاز نظر زمانی در طرح شکایت در خصوص جرم افترا، محدودیت داریم. قانونگذار یک مهلت قانونی خاص در این نوع شکایت در نظر گرفته و در همان مدت زمان امکان طرح دعوی، وجود دارد. در غیر این صورت حق شکایت سلب میشود.
مدت زمان قانونی در خصوص جرم تهمت و افترا تا یک سال پس از اطلاع از وقوع جرم است. جالب اینجاست در صورت فوت، اگر هنوز مهلت یکساله به پایان نرسیده باشد، ورثه برای طرح شکایت تا ۶ ماه پس از فوت شخص، مهلت خواهند داشت ...
منبع: قدس آنلاین
کلیدواژه: میتواند علیه اعاده حیثیت طرح شکایت علیه شما
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۰۲۲۶۲۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
انتقاد شدیدالحن از حکم اعدام توماج | کسانی عمدا حیثیت نظام را بر باد میدهند؟
اینکه خوانندهای با خواندن اشعاری، هرچند مخالف نظام، به اعدام محکوم شود، با چه منطقی سازگار است؟ منطق حقوقی یا اجتماعی یا سیاسی یا امنیتی؟ شاید هیچکدام.
گاه گفته میشود که «منطق حقوقی» مستقل است و استقلال قاضی از همین رو است؛ اما نقد «پوزیتیویسم حقوقی» جایی برای این ادعا باقی نگذاشته است. قاضی نیز مانند همگان درگیر زندگی اجتماعی و تجربه سیاسی است و فارغ از آن نمیتواند حکم دهد.
دکتر کیومرث اشتریان در روزنامه شرق نوشت: از همین رو است که مقولاتی مانند عوامزدگی، شهریزدگی، غربزدگی یا شرقزدگی برای یک قاضی نیز صادق است. اینکه یک قاضی باید از کارشناس فنی استفاده کند تا حکمش روا باشد، از همین رو است؛ کارشناس فنی هم محدود به حوزه ساختمان یا امور امنیتی نیست. کارشناس هنری، سیاسی، اجتماعی و بینالمللی هم از آن جمله است که کمتر به آن توجه میشود.
حکم اعدام، خود مشمول همین حکم است. فراموش نکردهایم که سالها پیش حکم اعدام دکتر هاشم آغاجری صادر شد و فضای بینالمللی را بر ضد ایران برآشفت. چهرهای خشن و بیتمدن از کشور آفریدند که قرار است یک استاد دانشگاه را به دلیل سخنرانی اعدام کنند. در همان زمان تصور کسانی بر این بود که این صرفا یک تهدید است و او اعدام نخواهد شد؛ و چنین هم شد؛ اما تنها چیزی که برای ایران باقی ماند، چهرهای بسیار مخدوش بود.
برخی «دستاندرکاران بیرونی» قوه قضائیه بیتوجه به ابعاد ملی و بینالمللی چنین احکامی میخواهند؛ مثلا به تصور خود بازدارندگی ایجاد کنند یا چهرهای انقلابی از خود نشان دهند درحالیکه آنگاه که در مرحله تجدیدنظر چنین احکامی نقض شود، دیگر اعتبار و اقتداری باقی نمیماند و ما میمانیم و حیثیتی که بر باد رفته و تبلیغاتی جهانی که به خاطر هیچ و پوچ شکل گرفته است.
درباره پرونده مورد بحث این روزها، برخی از اشعار این «رَپِر» همان محتوایی را دارد که برخی از «خودیها»، خون در دل و پا در گِل، بیان میکنند. انتظار دارید همه به یک زبان به نقد اجتماعی-سیاسی بپردازند؟ ظرفیت خود را بالا ببرید؛ بخشی از اصلاح و مبارزه با فساد را به نقدهای تند و تیز جوانان بسپارید؛ حتما ضرر نمیکنید و آنان نیز اگر برخورد درست ببینند، شاید زبان خود را اصلاح کنند. حتی اگر زبان خود را اصلاح نکنند، باز هم باید تحمل کنید.
همینجا بگویم که من هیچگونه علاقهمندی به برخی از رویهها و افکار این نسل معترض ندارم و فاش میگویم که آنان نیز به دلیل بیتدبیریهای ما دقیقا مانند خود ما سطحی و خودمحور و دیکتاتور هستند. خجل از ننگ بضاعتیم؛ چون دقیقا «کپی» برابر با اصل خود ما هستند. هیچ تسامحی در بیان ندارند و فقط باید با آنان همدست و همداستان باشیم تا مقبول درگاهشان باشیم. برای آنان بسیاری از شخصیتهای سیاسی درد و رنجکشیده که قدم در راه عدالتطلبی و آزادی گذاشتهاند و رنج زندان و تلخی حرمان کشیدهاند، یکساناند. از منظر آنان همه بر خطایند. تنها خود را بر حق میدانند.
درباره توماج صالحی اگر اکنون زیر تیغ نبود، نظرات خود را شفافتر ابراز میکردم که حتما خوشایند او نبود؛ اما همه اینها به آن معنا نیست که موافق اعدام آنان باشیم. آزادی چنین هنرمندانی میتواند به بهبود درک ما از وضعیت جامعه کمک کند و زخم عمیق مردم را از فساد بازنماید؛ آتشی نهان است اندرین تیغ آبدار. آزادی یادگرفتنی و تمرینکردنی است. در درجه نخست این خودِ نظام است که باید درک و تعهد به آزادی را پیشه کند.
وقتی چنین نباشیم، اعتراض نسل جوان بر ما رنگ طغیان و جلوه عصیان به خود میگیرد. مسابقهای که در میان برخی مسئولان کشور برای بیحیثیتکردن چهره ایران در جهان پدید آمده، حقیقتا شگفتآور است. گویی این افراد از محیط بسته خویش بیرون نیامدهاند تا ببینند که یک حکم بدوی اعدام که به خیال خود برای «بازدارندگی» صادر میکنند و معمولا در تجدیدنظر نقض میشود، چه بلایی بر سر چهره ایران در داخل و خارج میآورد.
البته نه چنین است، بلکه محتمل است که برخی به عمد چنین کنند تا پیوندهای حیثیتی جمهوری اسلامی را با مردمان و با جهانیان بگسلند تا در محیطی کاملا گسسته از جهان به تحصیل منافع و تحکیم مواضع خویش بپردازند. نتیجه سخن با رئیس محترم قوه قضائیه است که جز او کسی مسئولیت رسمی در این زمینه ندارد تا به چنین وضعیتی رسیدگی کند. گویی همواره دستانی آلوده در برابر چشم همگان در پی آلودهکردن تعمدی چهره ایران در جهان بوده است. شاید از اینرو مرکز رسانه قوه قضائیه اعلام کرده است که این حکم بدوی و قابل فرجامخواهی در دیوان عالی کشور است. از سوی دیگر، سخن با دستگاههای فرهنگی نیز هست که با هزینههای بسیار فعالیتهای برونمرزی دارند و بازتابی از چهره ایران در جهان نشان نمیدهند و در برابر چنین فضای آلودهای از طرف «خودیها» سکوت مطلق کردهاند.